English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5651 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
grandfather clock U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clocks U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
nursling U بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
kelson or keelson U کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
feature line U خط پست و بلندی زمین
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
bridges U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridged U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
featuring U وضع پست و بلندی زمین
features U وضع پست و بلندی زمین
feature U وضع پست و بلندی زمین
featured U وضع پست و بلندی زمین
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
geomancer U کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
He's due to arrive at ten. U او [مرد] قرار است ساعت ده برسد.
to impose a curfew U خاموشی در ساعت معین شب بر قرار کردن
constant speed drive U چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
cycling U حرکت پاندولی
charpy hammer U چکش پاندولی
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
air operated pendulum type screen wiper U بادامک پاندولی بادی
cycle milling U دستگاه فرز پاندولی
kow-towing U زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tows U زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towed U زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tow U زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
cardinal points effect U اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
o'clock U ساعت از روی ساعت
hydraulic cement U سیمانی که در زیر اب میگیرد
that right inheres in him U ان حق باو تعلق میگیرد
airy-fairy U کسی که خود را میگیرد
fully paid U که حقوق خودراتمام میگیرد
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
the freak takes him U وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
it is very easily done U بسیار اسان انجام میگیرد
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
hooker U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
candlelit U اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
hookers U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
lunt U کبریتی که بکندی اتش میگیرد
heliograph U دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
aneroid U فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
bass clef U کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
quantity allowance U تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
quarterbacks U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterback U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
it is ridiculously small U بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
uplands U بلندی
loom U بلندی
Highnesses U بلندی
ascendent U بلندی
Highness U بلندی
loomed U بلندی
looming U بلندی
loudness U بلندی
altitudes U بلندی
upland U بلندی
rise U بلندی
exaltation U بلندی
rises U بلندی
low-rise U کم بلندی
toft U بلندی
height U بلندی
altitude U بلندی
looms U بلندی
loftiness U بلندی
the sublime U بلندی
heights U بلندی
exaltedness U بلندی
elevation U بلندی
tallness U بلندی
sublimity U بلندی
gratification U سر بلندی
elevations U بلندی
cross to bear/carry <idiom> U رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
decalescence point U دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
indian giver U کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
suction lift U بلندی مکش
crow's nest U بالای بلندی
ruggedness U پستی و بلندی
volumes U بلندی صدا
tonal volume U بلندی صوت
hypsometry U بلندی پیمایی
headroom U بلندی طاق
critical height U بلندی بحرانی
contour U پست و بلندی
ups and down U پستی و بلندی
hilliness U پستی و بلندی
eminency U تعالی بلندی
height of fill U بلندی اکند
acrophobia U بلندی هراسی
height of building U بلندی ساختمان
volume U بلندی صدا
Highnesses U بلندی مقام
Highness U بلندی مقام
supremacy U بلندی افراشتگی
acrophobia U ترس از بلندی
eminence U تعالی بلندی
effective length of strut U بلندی کمانش
how tall is it? U بلندی ان چقدراست
governess U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
governesses U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
cold rolling U عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
coma U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
perfect infinitive U مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
comas U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
lift U مرتفع بنظرامدن بلندی
volume unit U واحد بلندی صدا
vu U واحد بلندی صدا
lifted U مرتفع بنظرامدن بلندی
accentuation U پستی و بلندی صدا
superelevation U بلندی بر اضافه ارتفاع
altitudes U بلندی از سطح دریا
lifts U مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting U مرتفع بنظرامدن بلندی
altitude U بلندی از سطح دریا
sone U واحد بلندی صوت
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
generously U با نظر بلندی به جوانمردی
embank U بلندی یاپشته ساختن
to bring to the same plane [height] U به یک صفحه [بلندی] آوردن
edge raise U بلندی لبه ورق
head way U بلندی طاق سرعت
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
stentor U شخصی که صدای بلندی دارد
relief U شکل فاهری و پست و بلندی
lapseratc U میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
bird's eye view U منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye views U منظرهای که از بلندی دیده میشود
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
haulage U پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
naturally aspirated engine U موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
the door banged U درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
homogeneous area U منطقه هموارو بدون پست و بلندی
sagfety island U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1اصلاح ترجمه
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
16:42 PM
1کلمه assist در اصطلاح ساعت به چه معناست؟
1چندمین
1he said he was going to work in a gym, eventually own his own sports club, and he faught with his father about everyting
2and had to spend a good hour tidying it up!!
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com